نمیدونم...

این روزا بد جوری با خودم درگیر شدم افکارم ریخته به هم

نمیدونم شاید به خاطر این باشه که ...>>>بگذریم<<<

تا همین حد بدونین که همش به خاطر عشقمه که اونو دوست دارم...

این به هم خوردن افکارم رو دوست دارم .

چون هر جا که میرم و به هر کجا که نگاه میکنم.....به خدا دارم میگم

اونو دارم میبینم.

میخوام همه بدونند که >و>دوستش دارم<<<

خیلی>>> دوستش دارم <<<

نمیدونم که چقدر >>>دوستش دارم<<< ولی اینو میدونم که عاشقانه >>>دوستش دارم<<<

برای دوست داشتن حد و مرزی نیست یا واحدی نیست که بشه اونو باهاش سنجید.

تنها واحدی که بشه دوست داشتن رو باهاش سنجید خود کلمه>>>دوستت دارم<<<

پس...

>>>>>>>>دوستت دارم...m<<<<<<<<

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد